کار تیمی موفق به طور مشخص دارای ویژگی ها و اصولی است که افراد یک گروه کوچک یا بزرگ، می توانند با رعایت اصول کار تیمی، و پس از پشت سر گذاشتن موانع ، به یک هدف مشترک و یک نتیجه مشترک که همان داشتن کار تیمی موفق است دست یابند.

تعریف کار تیمی
بر اساس یک مطالعه موردی توسط P. Tarricone و J. Luca از دانشگاه Edith Cowan، شش ویژگی اصلی برای کار تیمی موفق وجود دارد:
تعهد به موفقیت تیم
اعضای تیم باید اهداف، ارزش ها و باورهای مشترک داشته باشند؛ همچنین باید برای موفقیت، تعهد و انگیزه تلاش کنند؛ برای مثال، هر عضو تیم باید برای رسیدن به کمال تلاش کند – یعنی اگر توسعه دهندگان عملکرد فوق العاده ای داشته باشند، طراحان نیز باید همان طور باشند و بالعکس.
وابستگی متقابل
اگر تیم شکست بخورد، برای هیچ فردی از گروه، موفقیتی وجود نخواهد داشت. برای مثال، مهم نیست که کار طراحی، عالی باشد، اگر وب سایت با هر کلیک سقوط کند، همه چیز از بین می رود.
مهارت های بین فردی
احترام، حمایت و انتظارات متقابل واقع بینانه در میان اعضای تیم، ضروری است؛ مثلا، یک تیم نمی تواند از یک توسعه دهنده جوان کم تجربه انتظار داشته باشد به اندازه یک توسعه دهنده ارشد توانایی و بازدهی داشته باشد.
ارتباطات باز
تمرین روحیه تیمی در برابر انتقاد سازنده، بسیار مهم است. برای مثال، اگر یک طراح جوان، نصیحت های همکاران متخصص خود را مشتاقانه قبول کند، می تواند عملکرد کلی خود را بهبود بخشد و این موضوع در نهایت به تیم کمک خواهد کرد و سود نهایی نصیب کل تیم خواهد شد.
ترکیب مناسب تیم
وظایف خاص توسط نقش های خاص انجام می شوند، و نقش های خاص نیاز به مجموعه ای از استعدادها و مهارت های خاص دارد. برای مثال، یک تیم که تنها از تعدادی توسعه دهنده تشکیل شده است یک برنامه کاربردی می سازد. با این حال، احتمالا کار طراحی، بسیار پایین تر از حد استاندارد خواهد بود.

خصوصیات کار تیمی موفق
برای داشتن یک تیم موفق، پایه و اساس قوی باید ساخت. داشتن اهداف مشترک و ساختن اهداف مشترک کلید موقیت در هر سازمان است. برقراری ارتباط موثر، و تعامل با اعضای دیگر اساس کار است و پس از آن سازماندهی مناسب و کارآمد است.
اما اگر بخواهیم لیستی از خصوصیات کار تیمی موفق را به طور مشخص و واضح بیان کنیم، می توانیم به مواردی که در ادامه می آید، اشاره کنیم.
- برقراری ارتباط موثر
افراد یک تیم کاری موفق به شکلی باز و شفاف با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، تفکرات، عقاید و ایدههای خود را با سایر اعضای گروه به اشتراک گذاشته و در عین حال به صحبتهای یکدیگر توجه میکنند.
وجود ارتباطات مناسب برای تداوم پیشرفت و همکاری موثر برای پیشبرد امور، ضروری است. ارتباطات ضعیف منجر به سوء تفاهم خواهد شد که این موضوع، به وجود آمدن تعارض و نقص در کارها را به همراه خواهد داشت.
- ساختن اهداف مشترک
بدون شک یکی از مسائلی که افراد را برای ادامه مسیر انگیزه می بخشد، اهداف مشترک است. یک تیم زمانی موفق می شود که اهداف مشترک داشته باشد. افراد یک تیم، روی اهداف تعیین شده توافق دارند و عملکرد خود را با توجه به اهداف میسنجند، نه فقط بر اساس میزان کارهای انجام شده.
وجود یک برنامه شفاف که وظیفه هر کدام از اعضا در آن به خوبی مشخص شده باشد، می تواند در رسیدن آنها به اهداف تعیین شده در قالب یک تیم کاری کمک کند. این کار مسیر را برای اعضای گروه روشن میکند و باعث میشود بدانند در پی رسیدن به چه چیزی هستند.

- متعهد بودن به رهبری و مسئولیت پذیری
هر کدام از افراد می توانند در زمان هایی که مشکلات پیش می آید، به طور فردی تصمیم گیری کنند، اما این موضوع گاهی یک سازمان را دچار مشکلات و موانعی می کند که برای حل آنها نیاز به زمان، انرژی و صرف هزینه های هنگفت می شوند.
حال اگر یک تیم به طور آگاهانه مسئولیت پذیر باشند و تصمیم گیری را در یک جریان گروهی دنبال کنند، بدون شک می توانند به موفقیت در کسب و کار و بیزنس خود برسند. در زمان تصمیم گیری، افراد به یک رهبر نیاز دارند که جمع بندی مطالب را در دست داشته باشد و تصمیم آخر را بگیرد.
برای مثال، در حالی که رهبر تیم به افراد مختلف تیم وظایفی واگذار می کند و پیشرفت کار را دنبال می کند، طراحان و توسعه دهندگان با استفاده از مهارت های خود به ارائه محصول نهایی می پردازند.
- انتخاب رهبر آگاه و متعهد
یک تیم زمانی موفق می شود که یک رهبر آگاه به شرایط و دانا داشته باشد. رهبر یک گروه باید متعهد به اهداف سازمان باشد. آنها را به خوبی درک کند و در جهت تحقق اهداف شرکت، منافع شخصی خود را کنار بگذارد.
تصمیم گیری در زمان بروز مشکلات و حل موانع هم همان طور که در بالا گفتیم، یکی از وظایف مهم یک رهبر گروه موفق است.

- حمایت و پشتیبانی
هر فرد در یک سازمان و یک گروه، خصوصیات فردی خود را دارد. افراد ممکن است برای دست یافتن به اهداف شخصی گاهی عجول و نامعقول رفتار کنند. وجود افراد متفاوت می تواند هم نقطه قوت یک شرکت یا سازمان باشد، و هم به نوعی باعث آسیب به گروه و کار تیمی شود. در هر دو حالت این رهبر و مدیر موفق است که می تواند با حمایت و پشتیبانی درست در زمان های لازم و ضروری ، تشویق و تنبیه یک گروه را منسجم سازد.
- سازماندهی در گروه
سازماندهی، فاکتوری اساسی برای پیشبرد اهداف شرکت است. بدون سازماندهی سازمان دچار آشوب شده و دسترسی به اهداف غیرممکن خواهد بود. بنابراین هر کدام از اعضا باید نسبت به سازماندهی کردن امور خود مسئول باشند و مدیریت باید اطمینان حاصل کند که کلیه کارها مطابق با اهداف از پیش تعیینشده پیش میرود و هر کدام از اعضا کارهایش را کاملا موثر انجام میدهد. برگزاری جلسات مستمر با اعضای تیم از سوی مدیر باعث میشود تا کارمندان در مسیر درستی قرار بگیرند و امور در موعد مقرر به سرانجام برسد.
- انگیزه و علاقه به کار
انگیزه مهم ترین علت ادامه مسیر است. ایجاد انگیزه در کار تیمی، فرآیند همکاری را تسریع می بخشد. به افراد کمک می کند که در یک مسیر قدم بردارند. منافع مشترک می سازد تا کار گروهی و تیمی به نتیجه برسد.
مطالب مرتبط :
چنانچه درباره ایجاد انگیزه در محیط کار علاقمند هستید، می توانید “اصول ایجاد انگیزه در کارکنان که هر مدیر باید آنها را بداند” را مطالعه بفرمایید.
مزایای کار تیمی چیست؟
کار تیمی باعث می شود تا افراد به یک جمع تعلق خاطر پیدا کنند. خصوصیات اجتماعی آنها تقویت شود. اهداف و پلن سازمانی را به خوبی درک کنند. حس پیشرفت و تکامل را در خود تقویت کنند.
هم چنین توانایی های فردی و اجتماعی خود را افزایش دهند. مهارت های جدید بیاموزند. توانایی هایی شخصی خود را پرورش دهند. استعداد های شخصی خود را کشف نمایند. مفهوم تقسیم کار و عدالت اجتماعی را درک کنند. دیگر خواهی و اهداف مشترک را به خوبی درک کنند و به طور کلی، کار تیمی باعث می شود کارآیی افراد افزایش یابد.

بدون شک کار تیمی معایب و مشکلاتی را نیز در پیش دارد. اینکه افراد در یک تعامل اجتماعی برخورد آگاهانه و درست داشته باشند، به طور خیلی جدی بستگی به انتخاب های آنان دارد.
زندگی اجتماعی و کار در اجتماع گاهی باعث می شود افراد به منافع شخصی خود و حفظ جایگاه شغلی خود بیش از اندازه توجه نشان بدهند و این موضوع به دیگران لطمه وارد می کند. چون دیگر حاضر به تعامل درست و صبر در برابر اشتباهات دیگران ندارند.
مطالب مرتبط :
چنانچه علاقمند به یادگیری و آموزش مهارت های تصمیم گیری هستید، می توانید مطلب “روش های بهبود مهارت تصمیم گیری در کسب و کار” را مطالعه بفرمایید.
در زمان هایی برای یک گروه ممکن است مشکلاتی پیش بیاید که تضاد و تفاوت بین افراد زیاد شود. یک مدیر موفق در این زمان ها می تواند، از تضادها و تفاوت ها نقطه قوت بسازد.
در همه تیمها خطاها و درک اشتباه موقعیت، پیش می آید. در هر تیمی، یک روزی یک جا بالاخره تضاد و کشمکش پیش می آید. وقتی مناقشات بین کارمندها از کنترل خارج شود، این مدیرعامل است که باید با آن روبه رو شود. با انتخاب اینکه چه چیز خوب است و چه چیز بد موضوع را پیچیده تر نکنید. به صحبت های دو طرف خوب گوش کنید و بعد با بقیه آنهایی که مناقشه آن دو طرف را دیده اند حرف بزنید. راه حل هایی که در این مواقع به ذهن همه خطور می کند نتیجه ای می دهد که بدون دعوا و کشمکش امکان نداشت به ذهن کسی برسد. البته این به آن معنا نیست که دعوا و جدل خوب است. به این معنی است که این دعواها باعث می شود که همه به دو دیدگاه در آن واحد فکر کنند و دیدگاه های بیشتر یعنی فرصت های بیشتر برای رسیدن به یک کار گروهی و تیم موفق.

نتیجه گیری
کار تیمی یعنی مشارکت افرادی که در جهت رسیدن به اهداف مشترک با هم در یک مسیر مشخص و معین قدم برمی دارند. مدیر موفق در یک تیم موفق، می تواند رهبر خوب و آگاهی باشد که افراد را در مسیر درست هدایت می کند. از تضادها و تفاوت ها به نفع گروه استفاده می کند. پایه و اساس کار تیمی را یک مدیر می سازد و می تواند با ایجاد انگیزه و تقویت نقاط و افزایش مهارت های فردی، مهارت های سازمانی را نیز افزایش دهد.